دستور عنوانی است برای اشاره به پیشوایان و رئیسان بزرگ دین زرتشت. با ورود به کلیسا، این واژه توسط مسیحیان ایرانی دچار تغییرات شده و کم کم به
عنوان واژهای جدید در ادبیات انگلیسی جای گرفت. به بیان دیگر، کسی که بالاترین مراحل
علمی را طی کرده و در رشتهای به درجه اجتهاد رسیده باشد را دستور مینامند و در دوران
مختلف حتی پس از ورود اسلام، مردم دانشمندان بزرگ خود را دستور مینامیدند.
:دهخدا در ریشهیابی واژه "دکتر" مینویسد
این کلمه از «دستور» ایرانی به معنی رئیس و پیشوا در دین زردشتی آمده است و کلمه دستور تا به امروز به معنی رئیس دینی زرتشتی باشد و نیز دانشمندان بزرگ را، حتی در دوره اسلام، دستور مینامیدند و این کلمه به معنی دکتر اروپایی معمول بوده است، چنانکه حکیم عمر بن ابراهیم نیشابوری را به همان گونه که حجةالحق میگفتند «دستور» نیز میخواندند. ابوالحسن بیهقی در کتاب خود موسوم به حکماء الاسلام (تتمه صوان الحکمة) در ترجمه حکیم خیام نیشابوری گوید، الدستور الفیلسوف حجةالحق عمر بن ابراهیم الخیام. و این کلمه توسط مسیحیان ایرانی در اول داخل کلیسا شده و سپس از آنجا تعمیم یافته و به دیگرتشکیلات علمی و ادبی راه یافته است. و از جمله دستورهای مسیحی یکی یوحنا الدمشقی است که در قرن هشتم میلادی زندگی می کرد.